به من می گه عروسی ات رو تو یونان یا آلمان بگیر! چون من تو عروسی های ایرونی شرکت نمی کنم! دلیل اش هم سر و صدا و شلوغی بیش از حد عروسی ایرونیه که بیشتر شبیه دیسکو و دنسینگ می مونه تا عروسی! خانم ها و آقایون هم که باید از هم جدا باشند واسه همین زن از شوهر و شوهر از زن جدا می مونه تا شااااید بعد از شام همه دوباره به وصال هم برسن. ا
من جواب می دم: چرا بیام اون جا عروسی بگیرم؟! میام تولد می گیرم!! ا
من جواب می دم: چرا بیام اون جا عروسی بگیرم؟! میام تولد می گیرم!! ا
دختر تا به یه سنی می رسه همه انتظار دارن عروس شه! عجب بدبختی هستیما! تازه تولد گرفتن بیشتر حال می ده تا جشن عروسی گرفتن! ا
یه جا شنیدم که "زن ها تازه زندگی شون از سی سالگی شروع می شه" ، نمی دونم کی گفته بود، اما مطمئنم نه ایرانی بود، نه در مورد ایران بود. اما اینجا چی، آدم که به سی سالگی می رسه، یا شوهر و بچه داره و داره اونها رو تر و خشک می کنه یا این که اگه مجرد باشه، به ش می گن ترشیده!! کلا زندگی آدم تو کشورهای پیشرفته تازه از پنجاه سالگی شروع می شه و بیشترین لذت رو از زندگی اون موقع می برند. این رو دیگه می دونم کی گفته، عموم گفته که سی و چند ساله آلمان زندگی می کنه و امسال که اومده بود، هر چی می خواستیم حال شو به شوخی بگیریم که "دیگه پیر شدی عموجون" "این نشونه ی پیریه" و ...، کم نمی آورد. خداییش پیش بابام بایسته انگار پسر بابامه! ا
عموی باحال داشتن خود نعمتی بس بزرگه! ا
اصلا آدم بستگان باحالی داشته باشه، زندگی شیرین تر می شه. فکر می کنم خوبه آدم دور از جا و آدم هایی باشه که تاثیر منفی می ذارن رو آدم. خونواده ی پدری من آدم های سخت گیری هستند، اما این عموم (سه تا عمو دارم) یه کم فرق می کنه و اون هم به خاطر اینه که دور از خونواده زندگی می کنه. سخت گیری مفرط خونواده ی پدری تاثیرات بدی از خودش به جا گذاشته. این که اون یکی عموم (عمو کوچیکه) در چهل و هفت سالگی مجرده و فکر می کنم بدش نمی اومد اگه متاهل بود. البته مجرد بودن بد نیست، اتفاقا خودم با مجردی حال می کنم، اما لذت نبردن از مجرد بودن خود دردی بس بزرگ تر است! ا
بگذریم، اصلا من نمی خواستم اینا رو بگم!! فقط اومدم بپرسم که: ا
چرا تو عروسی هایی که زن و مرد جدان، گروه ارکستر و داماد مجازند که تو قسمت زنونه بمونن؟! ا
چرا تو عروسی هایی که زن و مرد جدان، گروه ارکستر و داماد مجازند که تو قسمت زنونه بمونن؟! ا
گروه ارکستر که انقدر زن دیدن نگاه نمیکنن ! دامادم اونشب داغه فکر میکنه چه تحفه ای گیرش اومده بقیه رو نگاه نمیکنه ! . بنابراین اینها بی خطرن!
ReplyDeleteعزیرم با این حرفت که : کلا زندگی آدم تو کشورهای پیشرفته تازه از پنجاه سالگی شروع می شه و بیشترین لذت رو از زندگی اون موقع می برند.کاملا موافقم ... دقیقا همینطوره که می گی ...
ReplyDeleteحالا من یکی که از عروسی به کل بدم میاد نمیدونم چرا ولی با روحیات من سازگار نیست دیشب به پسر خالم میگفتم عروسیت نمیام ولی اگه مردی حتما میام چون راحت تره
ReplyDeleteیک: در ایران ظاهراً اصرار بسیار زیادی روی ترویج همجنسگرایی وجود داره، به همین خاطره که اکثراً دیده میشه عروسی ها جدا گرفته می شن و همجنس با همجنس حرکات موزون رو به انجام می رسونه!!! جای بسی تعجب داره
ReplyDeleteدو: داماد هم با وجود دگرخواهی احیاناً دچار جو موجود شده و در این شب مبارک میل خود را به جنس مخالف از دست می دهد. پس موردی ندارد. به اضافه این که نظریه «نظر اول» (که از قوانین ثانویه به حساب می آید) هم بی نقش نیست
سه: اصولاً پیشنهاد شده که گروه ارکستر خود را ترجیهاً از افراد هِرمافرودیت انتخاب کنید. اگر شد که چه بهتر اگر نشد هم همجنسگرا باشند که در میان بانوان تهییج نشوند
نکته حاشیه ای: این سرزمین عجب سرزمین پرثروتی هست، توریسمش بیش از حد زده بیرون. حیف که تبلیغات نمیشه