Friday, February 12, 2010

مشکل اصلی و بنیادی ملت

به نظرم مشکل اساسی و بنیادی ملت ما اینه: ا

انتخاب ما ملت همیشه این طوری بوده: ملت باید همیشه از بین بد و بدتر یکیو انتخاب کنن.یعنی اکثرا دنبال "بده" هستیم. شاید واسه همینه که هیچ وقت اوضاع مملکت روبه راه نبوده. انتخابات قبلی وقتی می خواستیم رییس جمهور دولت نهم رو انتخاب کنیم، یه جوری انگار مردم به خودشون اصرار می کردن حتما باید رای بدن. یادمه اکثرا می گفتن " باید از بین بد و بدتر یکیو انتخاب کرد". این دفعه هم واسه این که ا.ن رای نیاره اکثرا رفتیم به موسوی رای دادیم. احتمالا زمانی که مردم به جمهوری اسلامی "بله" گفتن، دچار همین معضل شده بودن. چون از دست رژیم پهلوی هم خسته شده بودن، و دو تا گزینه هم بیشتر نداشتن، اکثریت مجبور شدن بگن "بله". این شاید جزو همون مورد "تو سری خور بودن" ملت باشه. مبارزه به نفع "بد" در مقابل "بدتر". هر دفعه هم وضعیت بدتر شده. ا

.

حرف و عمل خیلی ها یکی نیست. مثلا می بینی یکی از سیستم بسیج شاکیه اساسی، اما واسه گرفتن امتیاز و گروه و اضافه شدن چندهزار تومن به حقوقش می ره عضو بسیج حکومتی می شه. یارو از حکومت شکایت داره، اون وقت وقتی گزارش گر تو خیابون جلوشو می گیره، انگار که مجبور شده باشه جواب بده، حرفای حکومتی رو تکرار می کنه عینهو بلبل. ا

.

مذهب عامل بدبختی ما بوده. مذهب اگه شخصی باشه بد نیست. اما مذهب ما کی شخصی بوده؟! وقتی عمومی بشه وای به حال اون ملت. لازم هم نیست حتما حکومت دینی باشه. هر حکومتی ابزار مذهب رو برای سوءاستفاده از ملت مذهبی به کار می بره. تا حالا شخصیو دیدید که بره راهپیمایی دولتی بیست و دوی بهمن و بگه "من که با سیاست کار ندارم، من واسه اسلام اومدم"!!! من دیدم. می دونم خیلی های دیگه هم با این عقیده یا عقاید مشابه وجود دارن. این آدم حتی فکر هم نمی کنه! ناپلئون جدا از هر کاری که خودش کرده و نکرده، حرف خوبی زده: دین بهترین وسیله برای ساکت نگه داشتن عوام است. کائوچیو هم گفته: دین افساری است که به گردنتان میاندازند تا خوب سواری دهید و هرگز پیاده نمیشوند، باشد که رستگار شوید. ا

.

مذهب به مردم می گه قانع باشن و خدارو شکر کنن. اما این قضیه وارد یه بعد بزرگ تر شده و حکومت ها با تکیه بهش، سر مردم رو کلاه می ذارن. و مردم هم حرفی نمی زنن و فقط در مجالس مهمونی و ... شکایت خودشون رو اعلام می کنن. مردم وقتی سرشون کلاه می ره، آگاه هستن، اما منتظر می مونن یه جور دیگه هم سرشون کلاه بذارن. قضیه ی اون جوکه هست. ا

.

در واقع قبل از انفجار مردم، هیچ اعتراض یا تظاهراتی علیه قوانین بد و ستم های روا داشته شده صورت نمی گیره (تظاهراتی که واقعا جلوی وقیح شدن دولت رو بگیره، نه فقط این که هارت و پورت داشته باشه و تهش هم نتیجه نداشته باشه، مثل این کمپین ها. و فقط می گیم: "خب، ما تلاشمون رو کردیم." خب به هر حال این تلاش های ما باید یه جا نتیجه بده، نه؟) و مردم آگاهانه ستم می بینن. بعد یهو منفجر می شن. چاره ی دیگه ای ندارن. نمی شه ادامه داد. اما اگه بازم وضع همین طوری ادامه پیدا کنه، هیچ وقت اصلاحی صورت نمی گیره و دوباره یه دیکتاتور دیگه حاکم می شه، شاید این دفعه یه دیکتاتور لیبرال!!! والا! تو این مملکت خیلی وقته از این اتفاق ها می افته. ا

.

11 comments:

  1. باز هم همون بحث قدیمیه توی ماشین. ببین عالیه اون روز یه چیزی گفتی در مورد اینکه یه سری عکس امام رو پاره کردن و بعد هم جنبش سبزی ها اون رو انکار کردن و به گردن نگرفتن. اون روز براش یادم نمی آد جواب خاصی داده باشم، ولی می دونی چیه الان که فک می کنم مردم برای این منکر پاره شدن عککس امام نشدن که دوسش دارن یا دوسش ندارن، برای این منکر شدن که بگن ما به دور از این طور وحشی بازی ها و توهین به اعتقاداته به عده ی خاص از مردم هستیم.
    خواستن بگن ما به دنبال دموکراسی هستیم. می خواهید تو جامعمون عاضق امام باشید و می خواید هم منکر امام باشید.
    و خواستن بگن ما جنبش سبزی ها عاشق دموکراسی هستیم و تو جنبش ما هر کس آزاد به انجام دادن هر کاری هستش.

    ReplyDelete
  2. بله تو این مورد حق با توئه.
    اما جدا از این قضیه، آیا نباید مشکل بنیادی خود ما یعنی مشکل ملت (چیزایی که نوشتم)در کنار مبارزه برای دموکراسی و
    آزادی حل شه تا در آینده دوباره دچار اشتباهات تکراری نشیم و دوباره شکست نخوریم و دوباره این همه کشته و زخمی و داغدیده نداشته باشیم؟
    به نظرت چیزایی که گفتم، مشکل اساسی ما نیست؟

    ReplyDelete
  3. پستايي كه نبودم رو كامل خوندم.......

    دوتا پستا رو ديروز فك كنم نظر دادم....درمورد جدايي از دين راستش من هنوز از دور ايستادم دارم نگاه ميكنم با اينكه راي منم همون راي تو بود ولي هنوز ...

    راستي بعد ازدواجم بايد برم شهركرد براي زندگي به احتمال 90 درصد...
    سخته جايي زندگي كردن كه هنوز شناخت كافي درمورد اون شهر و مردمش نداري

    بابت كارت هم مرسي.......احتمالا فردا اگه اداره ها باز باشه دستم برسه

    هميشه دوستت دارم

    فدات

    ReplyDelete
  4. درود عالیه جان


    واقعا مشکل اصلی مملکت ما به طرز فکر مردم و جایگاه دین در زندگیشون بر می گرده

    اکثر ایرانی ها مذهبی هستند، چه مسلمان و چه زرتشتی، و تو همه ی کارهاشون می خوان اعتقادات مذهبیشون رو نشون بدن
    اگه فقط مسلمان و زرتشتی رو گفتم بنا به کثرت پیروان این دو مذهب در حال و گذشته ی ایران هست

    جدا از بدی یا خوبی دین اسلام و زرتشت
    حتی جدا از اعتقادات شخصی خودم

    نشانه های عقاید مذهبی در سخنان کوروش کبیر هم هست

    و از تاریخ ایران کاملا مشهوده که ایرانی ها همیشه با تکیه بر دین پیش رفتند
    حتی همین الان کوروش رو در کنار زرتشت ستایش می کنن

    این واقعا ترسناکه
    چون عقاید مذهبی، نسل به نسل تغییر می کنن
    و حتی اگه این تغییر، جزئی باشه، با گذشت نسل ها به جایی می رسیم که کاملا نسبت به گذشته دگرگون میشم

    و متاسفانه بازهم بنا بر تاریخ گذشته و امروز، دگرگونی ایرانی ها، سیر نزولی داشته

    اما مقید بودن به مذهب همچنان همراه ماست

    با دین زرتشت، جایگاهمون در جهان در صدر بود و با اسلام، تا حد یک تروریست تنزل پیدا کردیم


    با این اوصاف حتی نای گریستن به حال و روز ایران ِ امروز هم باقی نمی مونه

    حرفی که خودت هم از زبان کائوچیو گفتی: دین افساری است که به گردنتان می اندازند تا خوب سواری دهید و هرگز پیاده نمی شوند، باشد که رستگار شوید

    واقعا رستگار شدیم!!!
    به طمع بهشتی که هرگز ندیدیم ، آزادیمون رو به دین فروختیم ، به یک ماهیت متزلزل! و حالا داریم به آخوندا سواری میدیم

    تو کتاب "و نیچه گریه کرد" از دکتر اروین یالوم
    مطلب قشنگی خوندم
    جمله ش دقیقا یادم نیست

    اما مضمونش این بود که کسی که وجود خدا رو انکار می کنه باید آدم با شهامتی باشه

    به نظر من جای این شهامت تو قلب ما خالیه
    که بدون تکیه بر عقایدی که از کودکی به ما تحمیل شده خودمون رو پیدا کنیم

    ما واسه اینکه به جایی تکیه کنیم و احساس پوچی نکنیم محکم به مذهب می چسبیم و به عنوان نشانه ای از خالقمون بهش وفادار می مونیم تا ما رو به رستگاری برسونه و از بلا و بدی حفظ کنه

    دولت ها هم با تکیه بر همین نقطه ضعف مردم پیش میرن تا جایگاهشون حفظ بشه

    جمهوری اسلامی هم که دیگه خودش رو در جایگاه یک دولت آسمانی قرار داده!


    تا وقتی که ما این شهامت رو نداشته باشیم که شخصی ترین مسئله ی زندگیمون رو که مذهب هست حتی در روابط خصوصیمون دخالت ندیم،
    چطور انتظار داشته باشیم از ما سو استفاده نشه؟

    تو زندگی روزمره خیلی ها هر روز صد تا قسم دروغ می خورن و سر هم کلاه می ذارن

    اونوقت چطور از دولتی که حکمرانانش از هیچ به همه چیز رسیدن انتظار داشته باشیم برای حفظ قدرتشون از نقطه ضعف ما استفاده نکنن؟! ما بد بختی هامون رو با دست خودمون ایجاد کردیم

    نوشتی: "مذهب، عامل بدختی ما بوده" و بهتره بگیم مذهب، عامل بدختی همه انسان هاست
    اسنادش هم در تاریخ موجوده که از آغاز تا امروز، پیشوایان دینی به وعده بهشت و رستگاری چه کلاه بزرگی سر پیروان مذاهب مختلف گذاشتن!

    متاسفانه انسان ها، مخصوصا ایرانی ها، هنوز مردد هستن که نکنه با محدود کردن مذهب، مورد عذاب الهی واقع بشن

    در صورتیکه دارن تو آتیش جهنمی که با دست خودشون ساختن دست و پا می زنن
    اما بازهم نمی خوان قبول کنن که نقد رو به نسیه فروختن

    و اینطوری میشه که خشک و تر تو این مملکت باهم میسوزن
    ما قربانی عقاید نسل های قبل، و نسل های بعد قربانی عقاید ما می شن

    و بنا بر اعتقادم به تناسخ ارواح باید بگم که این خودِ ما هستیم که موقعیت تعالی رو برای خودمون فراهم نمی کنیم

    این خود ما هستیم که بد بختی ها رو ایجاد می کنیم و
    محدودیت هایی ایجاد می کنیم که در نسل های بعد گریبانگیرمون میشه

    انسان موجود عجیبیه عالیه

    واقعا این روزها تحت تاثیر اوضاع ایران و با وجود این همه کشته ای که دادیم دیگه کاری به کار سیاست ندارم. ایرانی ها قبل از اینکه سر دولت فریاد بزنن، باید یه فکری به حال عقاید خودشون بکنن و خودشون رو زیر سوال ببرن که عمرشون رو به دست دیگران دادن

    این همه کشته دادن باز دو دستی چسبیدن به دین

    به نظرم تا نتونیم ملت ایران رو روشن کنیم، دستیابی به آزادی محاله

    به جایی رسیدن که ساندیس و ساندویچ و چند هزار تومن پول براشون لذت بیشتری داره تا پس گرفتن آزادی و حقوقی که سالها پایمال شده

    به گفته ی حکیم عمر خیام:

    گویند کسان، بهشت با حور خوش است
    من می گویم که آب انگور خوش است

    این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
    کآواز دهل شنیدن از دور خوش است


    کآواز دهل شنیدن از دور خوش است ... اما کو گوش شنوا عالیه جون. تو بگو

    تو بگو که این روزها انقدر بغض و گریه تو دلم هست که حتی نمی دونم از کدومشون بنویسم

    از انسان؟
    از ایران؟
    یا از انسان ِ ایرانی که حقیقتا شگفت انگیز ترین پدیده دنیاست

    ReplyDelete
  5. ولی به نظرت عالیه تو این جنبش تو در کجاش اثری از دین می بینی؟ کما اینکه صحبتی هم از دین و اسلام و حالا هر دینی زده بشه نشون از این داره که این جنبش( همونطور که تو نظر قبلیم هم گفت( خواهان دموکراسی ه. دموکراسی که همیشه و هر جا می شه ازش استفاده کرد.
    درسته مشکل ما استفاده ی سیاسی از دینه . کاملا حرفت مقبوله! ولی این جنبش من توش همچین چیزی ندیدم.

    ReplyDelete
  6. به پریناز: ولی الان بحث من "جریان دین در جنبش سبز مردمی ایران" نیست. بحث من "ریشه دار بودن" مشکل ما ایرانی هاست. ببین پریناز! ما ملت هنوز خودمون دچار این چیزایی هستیم که تو پستم گفتم، همیشه هم دچارش بودیم. اگه جنبش مردمی این بار هم موفق شه، با وجود این موارد دوباره دچار مشکل می شیم. خانه از بنیاد ویران است پریناز. توی چند قرنی که همیشه حکومت ها می اومدن و می رفتن، این مشکل ملت اصلاح نشده. یعنی نه تنها اصلاح نشد، بلکه با گذشت زمان وخیم تر هم شده. می دونی، مشکل ملت باعث ایجاد مشکل در سیاست می شه.

    ReplyDelete
  7. به عادله: خیلی خوب گفتی. واقعا مردم باید فکری به حال عقایدشون و تعصب شون بکنن

    به محدثه: جدایی از دین؟ نه! جدایی دین از زندگی اجتماعی. ا
    کردستان آدمای خوبی داره. مطمئنا از زندگی تو اونجا لذت می بری. امیدوارم این طور باشه:)

    ReplyDelete
  8. من همیشه میگم هر بلایی که سرمون بیاد حقمونه چون خودمون باعثش شدیم
    مشکل ملت ما تاریخیه هیچ وقت هم حل نشده
    از زمان ساسانیان ببینید دیگه چه اتفاقی افتاد تا همین الان

    ReplyDelete
  9. ولی عالیه هیچ وقت یه دفعه و یهویی همه چی بر وفق مراد آدم ها نمی شه.

    ReplyDelete
  10. به پریناز: بر منکرش لعنت:دی
    ولی چرا ما تا به امروز روز به روز پسرفت تدریجی داشته ایم به جای این که پیشرفت تدریجی کنیم؟! پس باید یه جای کار بلنگه

    ReplyDelete
  11. این ملت دارن رو دچرخه ثابت رکاب میزنن

    ReplyDelete