واسه یه وبلاگی یه کامنتی گذاشتم، خودم خیلی خوشم اومد!! :دی
خداییش، شما چی می گید؟
اگر بر اساس داستان ها در زمانی که ابراهیم قصد داشت اسماعیل رو قربانی کنه، گوسفندی توسط خداوند فرستاده نمی شد، و اسماعیل قربانی می شد، با این منطق بی منطق و کهنه پرستی ای که ما ایرانی ها درمورد مساله ی قربونی کردن داریم، امروزه به جای قربانی کردن حیوانی به نام گوسفند، می بایست پسران خود را قربانی می کردیم؟! ا
این یه باور سامیه . در ادیان شرقی ، قربانی کردن یک گناه بزرگه . حتی زرتشت بر کسانی که با فریاد شادمانی قربانی میکنند ؛ نفرین میفرسته .
ReplyDeleteدوم اینکه ماجرای قربونی کردن اسماعیل هم بدون شک یه استورهی بابلیه . استورهها هم معمولا به سمتی میرن که در نهایت به نفع انسان تموم بشه .
در ضمن هیچ خونوادهای حاضر نمیشه پسرش رو قربونی کنه . پس خیالت راحت !
یکی از وبلاگا به بخش داره به نام کامنتنوشت ! کامنتای باحالی رو که گذاشته مثل یه پست مینویسه . تو هم بذار !
این منطقی ترین کامنتی بود که تو عمرم دیدم
ReplyDeleteباورت می شه بارها به این موضوع فکر کردم؟
ReplyDeleteعالیه جدیدن دارم حس میکنم طرز فکرامون چقد شبیه به همه...
ممكن بود
ReplyDeleteاونوقت بدبختي دخترها دوبرابر بود