Tuesday, March 9, 2010

کلاس پیش دبستانی

امروز رفتم یه کلاس پیش دبستانی، جای شما خالی! به یکی گفتم خوشگله، دفتر نقاشیتو نشونم می دی؟ چشم تون روز بد نبینه، یهو شصت تا بچه دفتر نقاشی هاشون رو آوردن من ببینم. یه دختربچه بود، همون بچه اولی که قرار بود نقاشی هاشو ببینم، وقتی بهش گفتم که دفتر نقاشی تو بده، به یه دفتر اشاره کرد و گفت: خاله خودتون باز کنین، خودتون صاحب اختیارید!! والا ما بچه که بودیم از این حرف ها نمی زدیم! تازه به بچه های دیگه هم داشت می گفت خاله خودش صاحب اختیاره! ا


دو تا عکس سیاه و سفید غلامرضا تختی رو یه برد چسبیده بود. به بچه ها گفتم "می دونین این آقا کیه؟" نمی دونستن. نمی دونم دو تا مربی شون چی بهشون یاد می دن، وقتی یه عکس رو دیوار یا رو برد کلاسه، باید به بچه ها در مورد اسم و کار و شخصیت اون عکس توضیح داد. تا این که یکی دستشو بلند کرد. گفتم به به! باریکلا! این آقا کیه؟ گفت: م.س.تف.رس! (یه کلمه ی ناواضح که فقط اصواتش رو تشخیص دادم!) سه بار پرسیدم و هر دفعه هم گفتم بلندتر بگه، اما بالاخره هیچ کس نفهمید این بچه چی داره می گه. ا


و حالا قسمت اصلی ماجرا، این نقاشیه! اگه نبینین، نصف عمرتون بر فناست! ا

اون خورشید که سبز پوشیده پیامبره، اون خانومه کچل هم که هفت قلم آرایش کرده رو هم ببینید! :دی یه نقاشی دیگه کشیده بود که در مورد امام ها بود، همه شون شکل این پیامبر بودن، و به صف ایستاده بودن. ا

6 comments:

  1. این نقاشی آخرشه عالیه خیلی با حاله

    ReplyDelete
  2. من واسه بالابردن استانه تحملم هم شده، یه دوره باید با بچه ها سر کنم

    ReplyDelete
  3. از پيامبري كلا همين قضيه رو به تصوير كشيده، چرا به نظرت؟ :p

    ReplyDelete
  4. نقاشیه خیلی باحاله ولی خودمونیم
    یهو روح مایکل جکسون تو وجودت حلول کرده ها :دی

    ReplyDelete
  5. اون بچه هم فهمیده که ائمه عاشق خانوما بودن؟

    ReplyDelete
  6. سفرهای نوروزی
    قسمت اول
    سفر با سواری:
    هدف از این نوع سفر استفاده از طبیعت زیبای جاده در پشت ترافیک زنجیری آن است. در این مواقع بعد از لذت بردن از مناظر طبیعی درون اتومبیل کناری ، افراد به بیرون از ماشین آمده و برای استراحت دادن به ناحیه گردن و ستون فقرات خود به صورت دسته جمعی حرکات ورزشی انجام می دهند ! در این زمان افراد دیگر حاضر در محل با شعار «این ... (گردنه) یا فنره » اعضای خانواده خود را به شدت تشویق می کنند . از دیگر مزایای این نوع سفر می توان ، رسیدگی به وضعیت آبیاری درختان کنار جاده توسط افراد دوست دار محیط زیست اشاره کرد ! که البته در مواردی هم برای تقویت و کود دهی به درختان نیز اقدامات شایسته ای صورت می پذیرد!! بعضی از مواقع هم یاد داستان پینوکیو می افتید و تا دلتان می خواهد ، درختان طلا ! نه ببخشید ؛ قوطی کنسرو ، بطری آب ، پوشک افرادی که اسهال خونی ! گرفته اند و ... اشاره کرد.
    دلیل سفر:
    اول: چون همه ایرانی ها رانندگان خوبی در حد فرمول یک هستند و در جاده های ایران اصلا تصادفی صورت نمی گیرد.
    دوم: چون تمام جاده های ما استاندارد است و هیچ مشکلی نیست. و تلفات جاده ای ایران در حد کتابهای گینس است.
    سوم: چون ماشینهای تولید داخل در حد استاندارهای یورو 5 است.
    چهارم: چون ما مشکل بنزین نداریم و ماشینهای اشاره شده (در ردیف سوم) با 20 لیتر سهمیه سفر نوروزی تا شیراز می روند و بر می گردد. (البته اگر بادهای چرخ خود را تنظیم کنید)!!
    پنجم هم به عهده خودتان
    مقصد سفر:
    معمولا این افراد در مکان هایی مانند پارک جنگلی ، ویلا های (خانه های) دسته جمعی و یا چادر مسافرتی اقامت می کنند . از سرگرمی های این دسته از سفرها می توان به کباب باد زدن در پارک جنگلی با عرق گیر ، شستن ظروف در آب رودخانه ، شنا کردن در همان آب و کارواش ماشین ، باز هم در همان آب و در آخر حمام کردن در دریا اشاره کرد! در این گونه سفرها جوانان مجرد بسیار نیکوکار و اهل کمک هستند .
    نکته یک: غذا درست کردن توسط مسافرین دلیل بر بی پولی نیست، می دونید که تنها دلیلش بد بودن غذا های بین راهی است!
    نکته دوم: بردن پیک نیک (کپسول گاز) فقط برای تهیه غذا است ولاغیر !!
    نکته سوم: استفاده از چوب درختان و آتش زدن جنگل هم برای درست کردن غذا یکی از راه حل هاست اما خیلی دردسر داره !

    ReplyDelete